دسته‌ها
سلام بر بی بی دوعالم

سنگ آسیاب

❤️✨حضرت جواد الا ئمّه، امام محمّد تقی صلوات اللّه علیه حکایت فرماید: 

روزی پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله توسّط سلمان فارسی رضوان اللّه تعالی علیه پیامی برای حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها فرستاد. 

💚✨سلمان گوید: همین که جلوی درب منزل آن مخدّره رسیدم، ایستادم و سلام کردم؛ سپس متوجّه شدم که حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها مشغول قرائت قرآن است و آهسته آیات قرآن را بر لب زمزمه می نماید. 

و دیدم که سنگ آسیاب بدون آن که دست حضرت روی آن باشد، در حال چرخش و دور زدن است و کسی را نزد حضرتش نیافتم. 

💜✨برگشتم نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و عرضه داشتم: یا رسول اللّه! جریان مهمّ و عظیمی را مشاهده کردم!! 

حضرت فرمود: آنچه را دیدی بیان کن؟ 

گفتم: همین که جلوی درب منزل دخترت، فاطمه سلام اللّه علیها رسیدم و سلام کردم، متوجّه شدم که وی آهسته قرآن می خواند و سنگ آسیاب می چرخید و کسی را هم نزد او نیافتم. 

💚✨پس حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله تبسّمی نمود و اظهار داشت: ای سلمان! خداوند قلب دخترم، فاطمه را سرشار از ایمان نموده است، او تمام وجودش ایمان و یقین می باشد و غرق در طاعت و عبادت پروردگار گشته بود. 

لذا خداوند متعال فرشته ای را به نام روفائیل رحمت فرستاده است تا وی را کمک نماید. 

❤️✨و همان فرشته بوده است که سنگ آسیاب را برای دخترم فاطمه، می چرخانیده است. 

و سپس افزود: بدان که خداوند مهربان تمام امور دنیا و آخرت فاطمه را کفایت خواهد نمود.

📚منبع:

الثّاقب فی المناقب،ص 290، ح 248.

🔴بزرگترین و تخصصی ترین کانال مرجع

        ❥حضرت زهرا«س»❥

http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a

👉فروارد این پیام صدقه جاریه است.

دسته‌ها
فهرست

کلمات کلیدی

کلمات کلیدی

برگرفته از ddddd12.blog.ir

دسته‌ها
فهرست

طبقه بندی موضوعی

طبقه بندی موضوعی

برگرفته از ddddd12.blog.ir

دسته‌ها
اشعار

شعر گل نرگس

گل نرگس كجايي تو ، چراجانم نمي آيي ؟

دراين غمزار دنيايي چرا صد گل نمي كاري

 

بيا و پر گلستان كن ، گل نرگس كه رعنايي

فداي قدّ رعنايت گلستان را تو زيبايي

 

قدم برچشم بيمارم بنه زين پس كه مي آيي

نما خوشبو مشامم را از آن الطاف والايي

 

نشان از بي نشاني ها نشان برديده ي جانم

حديث آشنايي ها تو برپاكن كه رعنايي

 

رود از ديدگان خوابم كه هر لحظه تو مي آيي

نمي خوابم كه مي آيي ، نمي دانم كه مي خوابي

 

خجالت مي كشم هر دم ازآن چشمان پرنورت

چو مي دانم نمي بينم ، چو مي بينم نمي آيي

 

گل نرگس چه رعنايي ، چه والايي ،چه زيبايي

يقين دانم كه مي آيي،كه مي آيي،كه مي آيي

دسته‌ها
اشعار

9/9/99

نمی دانم چرا این دل فراری است

تو گویی قلب من مثل قناری است

حدیث آشنا کرده فراموش

همیشه اشک من ابر بهاری است

****

بیا و یک نظر بنما بر این دل

فراموشش مکن منزل به منزل

شبش را روز گردان مثل خورشید

فروزان کن برایش نور امید

مران او را تو از این خطه بیرون

غلام دل شود پروانه مجنون

سفیر عشق را گو تا بیاید

یکی حلقه به دست او نماید

ببرد از همه هستی دنیا

بشوید جان خود مانند دریا

********

حدیث دلبری ها را رها کن

غم پیمانه روز جزا کن

*********